جدول جو
جدول جو

معنی چاه سالم - جستجوی لغت در جدول جو

چاه سالم
ده کوچکی است از دهستان آسیاب بخش هندیجان شهرستان خرمشهر که در 53 هزارگزی شمال باختری هندیجان کنار راه اتومبیل رو بهبهان به خلف آباد واقع شده و 40 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی است از دهستان گله دار، بخش کنگان شهرستان بوشهر که در 69 هزاروپانصد گزی جنوب خاور کنگان و 7 هزارگزی شمال راه عمومی پسرودک به بیرم واقع شده، جلگه، گرمسیر و مالاریائی و 60 تن سکنه دارد، آبش از چاه، محصولش غلات و تنباکو، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(مُ لِ)
دهی است از دهستان مرزوقی بخش لنگۀ شهرستان لار که در 42 هزارگزی شمال باختر لنگه واقع شده. دامنه، گرمسیر و مالاریایی است و 1029 تن سکنه دارد. آبش از چاه و باران، محصولش غلات، خرما و سبزیجات، شغل اهالی زراعت و راهش فرعی است. پاسگاه ژاندارمری هم دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
قریه ای از توابع بلوک گله دار فارس، طول این بلوک از مشرق به مغرب تقریباً بیست و پنج فرسخ عرض بتفاوت یعنی از شش فرسخ است و در اکثر قرای این بلوک مسجد ساخته اند. (از مرآت البلدان ج 4 ص 133)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان عشق آباد بخش فدیشۀشهرستان نیشابور که در 18 هزارگزی جنوب خاوری فدیشه واقع شده، دامنه و معتدل است و 334 تن سکنۀ فارس وبلوچ دارد، آبش از قنات محصولش غلات، شغل اهالی زراعت و راهش مالرو است، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
شاه عالم اول، بهادر شاه اول، قطب الدین. هفتمین از پادشاهان گورکانیان هند بابری از سال 1119 هجری قمری تا سال 1124 هجری قمری حکومت کرد. و پسرش جهاندار شاه بجای وی نشست. (طبقات سلاطین اسلام) (معجم الانساب زامباور ج 2 ص 442) (دائره المعارف بستانی). و رجوع به گورکانیان هند و بابر شود
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ لِ)
خنفساء. (المرصع). رجوع به خنفساء شود.
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ لِ)
راحت الحلقوم، نام یک قسم شیرینی است که از نشاسته و شکر ساخته میشود. (فرهنگ نظام)
لغت نامه دهخدا